قــــــلــــــــبــــــــ َشـــــــیــــــــشـــــه ایــــ

...سلامتی دختری که رفت تا عشقش به عشقش برسه

فیزیک بعدتر ها ثابت میکند :

 

در ولنتاین جای خالیه ادم ها بزرگتر و عظیم تر میشود ...!

+نوشته شده در پنج شنبه 24 بهمن 1392برچسب:,ساعت13:57توسط اجی Asal | |

...سهمیه هوای من هم برای تو

 

 

...برای نفس نفس زدن در اغوش او لازمت میشود لعنتی

 

 

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت22:56توسط اجی Asal | |

؟؟؟؟شانه ات کو

 

...دنیایم باز به هم ریخته

 

 

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت20:11توسط اجی Asal | |

"ترجیح میدهم همه را غریبه صدا کنم "

 

...تا وقتی از پشت خنجر میزنند

 

با خودم بگویم:بیخیال !از غریبه بیش از این انتظاری نیس!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت20:3توسط اجی Asal | |

دقت کردی؟؟؟

 

دل میگه:اره

 

تجربه میگه : خفه

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت19:57توسط اجی Asal | |

حافظه ی ادم های غمگین قویست

 

میدانند کجای کدام خیابان ان روز

 

              مردند...

          

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت19:54توسط اجی Asal | |

!...به سلامتی لبخندی که کمکت میکنه به همه توضیح ندی چرا اینقدر داغونی

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت19:52توسط اجی Asal | |

قسمت نشد از نزدیک

 

دستانم را توی دستانش بگذارم

 

اما این روزهای اخر...

 

تونستم

 

!!مچش رو بگیرم

 

 

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت19:3توسط اجی Asal | |

... ازم پرسید:سیگار میکشی؟گفتم اره

...گفت:گفته بودی نمیکشم

...گفتم :گفته بودی نمیرم

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت18:54توسط اجی Asal | |

!!!!!!برگرد

...از اول برو

...چشمانم پر از اشک بود

....واضح ندیدمت

 

 

 

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت18:35توسط اجی Asal | |

بدرقه اش کن !

شاید با دیگری خوشتر  است

مگر خوشحالیش ارزویت  نبود ؟؟؟؟!!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت18:30توسط اجی Asal | |

هوا بارانی ست !ولی شیشه چرا بخار نمیگیری؟؟!

!نترس!  رفت... دیگر اسمش را رویت نمینویسم ...@!@!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت18:26توسط اجی Asal | |

رفت...

 

مرا به خدا سپرد ... خودش را به دیگری ...!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت1:9توسط اجی Asal | |

روی سنگ قبرم بنویسید:

 

مثه نخودچی های ته اجیل بود

 

وقتی چیزی نبود میومدن سراغش...!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت1:6توسط اجی Asal | |

یاد اون شبا بخیر...

 

که تا صبح اس ام اس بازی میکردیم

 

و تو اخرش مینوشتی

 

کاش الان پیشم بودی ...!

+نوشته شده در شنبه 12 بهمن 1392برچسب:,ساعت1:0توسط اجی Asal | |

نه ترسی در وجودش ...نه اضطرابی در نگاهش ...نه عشقی در سرش ...نه دردی در دلش !

فقط شبیه من قدم میزند ...

سایه ام را میگویم . خوشبحالش! نه؟؟؟؟؟

+نوشته شده در سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:,ساعت13:51توسط اجی Asal | |

دختر:سلام عشقم کجایی؟؟

 

 

پسر: سلام نفسم .خونم خستم دارم میرم تو اتاقم بخوابم !!!! تو کجایی؟؟؟؟

 

 

دختر:تو پارکم پشت سرت دستشو ول کن لعنتی ...!!!!!

 

+نوشته شده در سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:,ساعت13:42توسط اجی Asal | |

بدترین شکل  دلتنگی برای کسی است که در کنارش باشی و بدانی هرگز به او نخواهی

 

رسید ....!!!!!!!!!!!!!

 

+نوشته شده در دو شنبه 30 دی 1392برچسب:,ساعت21:41توسط اجی Asal | |

+نوشته شده در دو شنبه 30 دی 1392برچسب:,ساعت21:37توسط اجی Asal | |

به چه بهانه ای میخواهی فراموشم کنی؟؟؟؟

 

ان هم درست زمانی که من ...

 

با هر بهانه ای تو را به یاد می اورم !!@!

 

 

+نوشته شده در شنبه 28 دی 1392برچسب:,ساعت13:49توسط اجی Asal | |

به بعضیا باید گفت :

 

ناراحت چی هستی؟؟؟دنیا که به اخر نرسیده ...

 

من نشد یکی دیگه ... تو که عادت داری ...!!@!

+نوشته شده در شنبه 28 دی 1392برچسب:,ساعت13:44توسط اجی Asal | |

 

دستهایم را محکم تر بگیر عشق من ...!اینجا خیلی ها بر سر جداییمان شرط بسته اند...!!!!

+نوشته شده در پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:,ساعت16:50توسط اجی Asal | |

چقدر دیر فهمیدم که مخاطب خاص من متعلق به عام بود ...!

+نوشته شده در دو شنبه 23 دی 1392برچسب:,ساعت21:55توسط اجی Asal | |

 

من از تو هیچی نمیخواهم ...فقط

 

فقط به ان لعنتی  که عاشقانه دوستت دارد بگو :

 

حلالم کن اگر هنوز شب ها با یاد تو میخوابم ...!!!!

 

 

+نوشته شده در دو شنبه 23 دی 1392برچسب:,ساعت21:48توسط اجی Asal | |

فقط باش ... همین که هستی کافیست ...!

 

دور از من! . . .  بدون من !

 

چه فرقی میکند ؟؟!!

 

گل میخری؟خوب است...برای من نیست؟!نباشد...!

 

همین که

 

رختمان زیر یک افتاب خشک شود کافیست !

+نوشته شده در یک شنبه 22 دی 1392برچسب:,ساعت17:9توسط اجی Asal | |

 

باید از یه جایی شروع کنم به تمام کردنت ...

                              اول از همه

پایت را از میان نوشته هایم قطع میکنم ...

                                   بعد

دستت را از سرم بر میدارم ...

                          بعد از ان هم

 

چشم از تو برمیدارم ... بعد هم ...

                            بعد هم... 

با خیالت چه کنم لعنتی؟؟؟!!>>>>>>!_!

 

 

 

+نوشته شده در یک شنبه 22 دی 1392برچسب:,ساعت16:19توسط اجی Asal | |

+نوشته شده در شنبه 21 دی 1392برچسب:,ساعت13:26توسط اجی Asal | |

بفهم لعنتی:

دارد ناز تو را میکشد ...دختری که از  غرور خورشید هم به گرد پایش نمیرسید ...!

+نوشته شده در شنبه 21 دی 1392برچسب:,ساعت13:18توسط اجی Asal | |

ای کاش گفته بودی عاشق دیگری شدی ...!

من خودم عاشق بودم درکت میکردم !_!!

+نوشته شده در شنبه 21 دی 1392برچسب:,ساعت13:9توسط اجی Asal | |

 

چگونه؟؟چگونه خیانت میکنند؟؟؟... چگونه در کنار دیگری به ارامش میرسند؟؟_؟

من حتی بالشم را که عوض میکنم خوابم نمیبرد ...!@!؟!

+نوشته شده در شنبه 21 دی 1392برچسب:,ساعت13:4توسط اجی Asal | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد